جدول جو
جدول جو

معنی زبان درآوردن - جستجوی لغت در جدول جو

زبان درآوردن
(رَ / رِ تَ)
زبان از دهان بیرون آوردن، آغاز سخن گفتن کردن کودک. زبان باز کردن، (نسبت به بزرگتر از خود) (در تداول عامه) ، زبان درازی کردن. یک و دو کردن با بزرگتر از خود. زیر دستی که عادهً نباید به رئیس خود اعتراض کند، اینک به جدال او برخاستن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ خُ تَ)
کنایه از آن است که حیوان از شدت تشنگی زبان خود را از دهان برمی آورد. (از بهار عجم) (ارمغان آصفی) (آنندراج). لقلقه، زبان برآوردن مار و جنبانیدن آن. (منتهی الارب) :
از بس که گشت بیدل لب تشنۀ زلالم
چون خط زبان برآورد بر کوثر تبسم.
میرزا بیدل (از آنندراج).
، شروع به سخن کردن. آغاز تکلم کردن. زبان برگشادن. لب به سخن گشودن. بزبان آمدن:
برآورد پیر دلاور زبان
که ای حلقه درگوش حکمت جهان.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
خلع ملابسه
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
Undress
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
se déshabiller
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
despir-se
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
להתפשט
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
کپڑے اتارنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
পোশাক খোলানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
ถอดเสื้อผ้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
服を脱ぐ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
melepas pakaian
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
옷을 벗다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
sich ausziehen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
spogliarsi
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
desvestirse
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
uitkleden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
роздягатися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
раздеваться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
rozbierać się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از لباس درآوردن
تصویر لباس درآوردن
कपड़े उतारना
دیکشنری فارسی به هندی